توراحس میکنم هردم...
که با چشمان زیبایت مرا دیوانه کردی...
من از شوق تماشایت...
نگاه از تو نمیگیرم....
تو زیباتر نگاهم میکنی اینبار....
ولی...افسوس...این رویاست....
تمام آنچه حس کردم،تمام آنچه میدیدم....
تو با من مهربان بودی...
واین رویا چه زیبا بود....
ولی.... افسوس.... که رویا بود....
تو را عاشقانه می بوسم ،
تا با گرمی نفسهایم ، به لبانت جان دهم ؛
و با گرمی نفسهایت ، جانی دوباره گیرم .
میبوسمت جیگرطلا
بزرگترین دلتنگی اینه که بدونی اون کسی که دوستش داری هیچ وقت مال تو نمی شه اینکه بدونی یه روزی ازکسی که دوستش داری باید جدا شی چه بخوای چه نخوای.
تا حالا فکر کردی خوشبختی چیه؟
خوشبختی یعنی اینکه یکی یه گوشه دنیا باشه که دوستت داشته باشه یکی باشه که پناه خستگی هات باشه یکی باشه که نگاهش وجودت و گرم کنه.
تا حالا فکرش وکردی آرامش یعنی چی؟
آرامش یعنی اینکه همیشه ته دلت مطمئن باشی که توی سینه کسی که دوستش داری یه خونه گرم داری.
تا حالا بهت نگفتم ولی امروز می خوام بگم بی تو میمیرم ..
می خوام بگم تو دنیای منی ..
می خوام بگم با تو بودن چه لذتی داره ..
می خوام بگم دوست دارم فقط به خاطر خودت !!
می خوام بگم شدی مجنون عشقم …
می خوام بگم هر وقت اراده کنی برات میمیرم !
می خوام بگم که می خوام دلمو فرش زیر پات کنم ..
می خوام بگم اگه یه روز نبینمت چقدر دلم برات تنگ میشه !!
می خوام بگم نبودنت برام پایان زندگیه !!
می خوام بگم به بلندی قله اورست و پهناوری اقیانوس اطلس دوست دارم …
می خوام بگم یه گوشه چشاتو به همه دنیا نمیدم …
می خوام بگم هیچ وقت طاقت هجرتو ندارم …
می خوام بگم بیشتر از عشق مجنون به لیلی عاشقتم ..
می خوام بگم هر جور که باشی دوست دارم !!
می خوام بگم غم تو رو به شادی دیگران نمیدم !!
می خوام بگم اگه حتی من رو هم دوست نداشته باشی من دوست دارم ..
می خوام بگم مثل نفسی برام اگه نباشی منم نیستم …
می خوام بگم هر شب با خیالت می خوابم !!
می خوام بگم جایگاه همیشگیت، تو قلب منه !!
می خوام بگم حاضرم قشنگترین لحظه هام رو با سخت ترین دقایقت عوض کنم ..
می خوام بگم خیلی دوست دارم عزیزم!
دعامی کنم که هیچگاه چشمهای زیبای تو را در انحصار
قطره های اشک نبینم ...
دعامی کنم که لبانت را فقط در غنچه های لبخند ببینم ...
دعامی کنم دستانت که وسعت آسمان و پاکی دریا و بوی بهار را دارد
همیشه از حرارت عشق گرم باشد ...
من برایت دعا میکنم که گل های وجود نازنینت هیچگاه پژمرده نشوند ...
برای شاپرک های باغچه خانه ات دعا می کنم
که بالهایشان هرگز محتاج مرهم نباشند ...
من برای خورشیدآسمان زندگیت دعا میکنم که هیچگاه غروب نکند.
و چه تلخ و غم انگیز است دور از تو بودن و برای تو گریستن ... !
ای کاش می دانستی بدون تو مرگ گواراترین زندگیست ... !
بدون تو و به دور از دستهای مهربانت زندگی چه تلخ و ناشکیباست ... !
چه زیباست بخاطر تو زیستن ...
ثانیه ها را با تو نفس کشیدن ... زندگی را برای تو خواستن ... !
چه زیباست عاشقانه ها را برای تو سرودن ... !
بدون تو چه محال و نا ممکن است زندگی... !
چه زیباست بیقراری برای لحظه ی آمدن و بوئیدنت ... !
برای با تو بودن و با تو ماندن ... برای با هم یکی شدن ... !
کاش به باور این همه صداقت و یکرنگی می رسیدی !
ای کاش می دانستی مرز خواستن کجاست ...!!!!
و ای کاش می دیدی قلبی را که فقط برای تو می تپد ... !
گر باران بودم انقدر می باریدم تا غبار غم را از دلت پاک کنم اگر اشک بودم مثل باران بهاری به پایت می گریستم اگر گل بودم شاخه ای از وجودم را تقدیم وجود عزیزت میکردم اگر عشق بودم آهنگ دوست داشتن را برایت مینواختم ولی افسوس که نه بارانم نه اشک نه گل و نه عشق اما هر چه هستم دوستت دارم
عشق شاید زود تو را عاشق و دلتنگ کند اما هرگز تو را سیر نمی کند.
روز ولنتاین مبارک
عزیزدلم
پسر به دختر گفت اگه یه روزی به قلب احتیاج داشته باشی اولین نفری هستم که میام تا قلبمو با تمام وجودم تقدیمت کنم.دختر لبخندی زد و گفت ممنونم
تا اینکه یک روز اون اتفاق افتاد..حال دختر خوب نبود..نیاز فوری به قلب داشت..از پسر خبری نبود..دختر با خودش میگفت :میدونی که من هیچوقت نمیذاشتم تو قلبتو به من بدی و به خاطر من خودتو فدا کنی..ولی این بود اون حرفات..حتی برای دیدنم هم نیومدی…شاید من دیگه هیچوقت زنده نباشم.. آرام گریست و دیگر چیزی نفهمید…
چشمانش را باز کرد..دکتر بالای سرش بود.به دکتر گفت چه اتفاقی افتاده؟دکتر گفت نگران نباشید پیوند قلبتون با موفقیت انجام شده.شما باید استراحت کنید..درضمن این نامه برای شماست..!
دختر نامه رو برداشت.اثری از اسم روی پاکت دیده نمیشد. بازش کرد و درون آن چنین نوشته شده بود:
سلام عزیزم.الان که این نامه رو میخونی من در قلب تو زنده ام.از دستم ناراحت نباش که بهت سر نزدم چون میدونستم اگه بیام هرگز نمیذاری که قلبمو بهت بدم..پس نیومدم تا بتونم این کارو انجام بدم..امیدوارم عملت موفقیت آمیز باشه.(عاشقتم تا بینهایت)
دختر نمیتوانست باور کند..اون این کارو کرده بود..اون قلبشو به دختر داده بود..
آرام اسم پسر را صدا کرد و قطره های اشک روی صورتش جاری شد..و به خودش گفت چرا هیچوقت حرفاشو باور نکردم